چگونه می توان یک رهبر تجاری موفق شد؟

چگونه می توان یک رهبر تجاری موفق شد؟

نمی توان نقش رهبران را در موفقیت شرکت ها نادیده گرفت، در تجارت، رهبران مسئولیت تعیین اهداف، ایجاد انگیزه در اعضای تیم و تجسم روح و فرهنگ سازمانی در شرکتی که در آن مشغول به کار هستند، را بر عهده دارند. برای اینکه به یک رهبر کارآمد تبدیل شوید باید مجموعه ی متنوعی از کیفیات و مهارت ها را داشته باشید.

با شنیدن کلمات «مدیر» و «رهبر» چه چیزی به ذهن شما خطور می کند؟ به نظر شما معنای این دو واژه یکسان است؟ اگر پاسخ منفی است، تفاوت در چیست؟ در حالی که این کلمات گاهی به جای هم استفاده می شوند اما باید این نکته را در نظر داشت که این عبارت ها به عملکردهای مختلفی که ممکن است شخص انجام دهد اشاره دارند.

زمانی اعتقاد بر این بود که مدیریت کارآمد در یک سازمان، عمدتأ به مدیریت ساختارها و فرایندهای آن ارتباط دارد. اما در سال 1977، آبراهام زالزنیک استاد دانشکده تجارت هاروارد ، این عقیده را به چالش کشید و او معتقد بود که جنبه ی دیگری برای مدیریت وجود دارد و آن به بینش ، الهام و جنبه انسانی مسائل مربوط می شود.

تفاوت های اساسی بین یک مدیر و یک رهبر

در اینجا به برخی از تفاوت های اساسی بین یک مدیر و یک رهبر موثر اشاره می کنیم:

  • مدیران به دنبال فرآیندها هستند و ثبات و کنترل را در اولویت قرار می دهند، اما رهبران تمایل بیشتری برای به چالش کشیدن شرایط موجود دارند و با بهم ریختگی و عدم ساختار سازگاری بیشتری دارند.
  • مدیران بر روی فرآیندهای خاصی مانند برنامه ریزی، بودجه بندی، سازماندهی و کارکنان متمرکز هستند، اما دغدغه ی رهبران ایجاد چشم انداز و هدایت موثر مردم از طریق ایجاد تغییر هستند.
  • مدیران معمولأ دارای جایگاه مقتدرانه در سلسله مراتب سازمانی هستند، اما رهبران گرچه ممکن است دارای اقتدار باشند، اما شرط لازم برای نشان دادن رهبری آنان نیست. افراد در هر سطح از سازمان می توانند رهبر باشند.
  • مدیران، تیم شان را برای رسیدن به نتایج مطلوب، کنترل می کنند. اما رهبران خودمختاری را تشویق می کنند تا اعضای تیم از انگیزه خود برای انجام آنچه لازم است برخوردار شوند.

گرچه توجه به این نکات اهمیت دارد اما این اختلافات باعث نمی شود که یک رویکرد بهتر از روش دیگر باشد. سازمان ها به مدیران قدرتمند و همچنین رهبران مؤثر نیاز دارند. با این حال، این بحث وجود دارد که امروزه بسیاری از سازمان ها به جای اینکه زیر نظر افراد اداره شوند، بیش از حد مدیریت می شوند. این امر لزوم تقویت مهارتهای رهبری کارآمد را در افراد را سبب شده است.  

رهبر کیست؟

رهبر کیست؟

 رهبر فردی است که به گروهی از افراد انگیزه می دهد تا آنها به یک هدف مشترک در یک شرکت دست یابند. این فرد می تواند کسی باشد که در موقعیت قدرت قرار داشته باشد، مانند معاون رئیس جمهور یا مدیر عامل یک شرکت بزرگ، یا سردبیر یک روزنامه. همچنین می تواند کسی باشد که در رده های پایین تر قرار دارد ، مانند یک رهبر یک تیم یا یک فروشنده. به عبارت دیگر، برای رهبر بودن نیازی نیست که یک میلیاردر باشید: هر کسی که مهارت صحیحی داشته باشد، صرف نظر از موقعیت آن فرد در  شرکت یا سازمان، می تواند یک رهبر تجارت باشد.

5 ویژگی های رهبران موفق در کسب و کار

5 ویژگی های رهبران موفق در کسب و کار

خواه شما مؤسس یک تجارت عظیم و موفق مانند Salesforce ، جنرال موتورز ، Netflix یا Nike باشید ، یا اینکه جدیدأ فعالیت شرکتتان را در زمینه ایی آغاز کرده اید، یک رهبر تجارت موفق دارای چند ویژگی اصلی است که به او امکان موفقیت در یک نقش رهبری را می دهد:

  1. کنجکاوی: رهبران بزرگ، افرادی هستند که در تمام مراحل شغلی خود کنجکاو باقی خواهند ماند. آنها همیشه به دنبال یافتن ایده های جدید و تاکتیک های ابتکاری به امید  ایجاد بهبود مستمر در تجارت خود هستند. این کنجکاوی و تمایل به امتحان چیزهای جدید می تواند تأثیر مهمی بر فرهنگ شرکت بگذارد، زیرا بهترین رهبران اعضای تیم خود را نیز ترغیب می كنند كه همیشه جستجو كنند و مبتكر باشند.
  2. خود سنجی:  رهبران کارآمد کسب و کار گاهی اوقات برای بررسی نقاط قوت و (مهمتر از همه) نقاط ضعف خود تأمل می کنند. یک رهبر خوب آسیب پذیری ها و کاستی هایشان را مورد بررسی قرار می دهد. با این کار تیم قدرتمندتر می شود و به آنها این امکان را می دهد که وظایف را که خود توانایی انجام آن را ندارند به سایر اعضای تیم بسپارند. رهبران موفق همچنین نقاط ضعف خود را شناسایی می کنند تا در آینده بتوانند این نقاط را بهبود ببخشند.
  3. ارتباطات: رهبری کارآمد مستلزم داشتن روابط آزاد با بقیه اعضای تیم خود هستند. این بدان معناست که نه تنها اهداف و انتظارات مربوط به تیم خود را به روشنی بیان می کنند، بلکه باید پاسخگوی نیازهای گروه نیز باشند. ارتباطات شفاف به ویژه با نیروی کار غیرمتمرکز بسیار مهم است – امروزه غیر معمول نیست که رهبران مسئول اعضای تیمی باشند که از نیویورک تا لس آنجلس تا اوماها پراکنده شده اند. گرچه ممکن است که رهبری کارآمد به وضع قانون نیازمند باشد، اما بیشتر اوقات به هوش هیجانی نیاز دارد تا نیازهای یک تیم متنوع و پراکنده را تشخیص دهد. تیم های قوی با استفاده از ارتباطات روشن و مؤثر از بالا به پایین ایجاد می شوند.
  4. تعیین اهداف: یک جنبه اساسی  رهبری موفق، تعیین اهداف شفاف تجاری برای شرکت شما، تیم شما و خودتان است. کارآفرینان و رهبران تجاری موفق هنگامی که بتوانند چشم انداز مرحله به مرحله خود را در مورد چگونگی تولید نتایج مطلوب بیان کنند، می توانند انگیزه ی مورد نیاز تیم خود را برای انجام کارهای سخت تقویت کنند.
  5. ریسک پذیری: دنیای تجارت، دنیایی پر از چالش است و رهبری کارآمد تجارت، مستلزم دانستن این نکته است که چه موقع باید برای حل مشکلات ریسک کرد. یک رهبر واقعی تمایل دارد برای تقویت عملکرد یا دستیابی به اهداف، استراتژی های غیر متعارف یا پرخطر را امتحان کند. ریسک پذیری با بی احتیاطی یکسان نیست، و هر کسی که در نقش رهبری است باید اطلاعات را جمع آوری کرده و سناریونگاری کند تا تصمیم گیری خود را حتی در صورت خطرناک بودن به اطلاع برساند.

چگونه می توان به یک رهبر تجاری موفق تبدیل شد؟

چنین به نظر می رسد که بسیاری از رهبران بزرگ تجارت، در رهبری مدیریت ذاتی دارند. با این حال، رهبری تجارت چیزی است که می توان آن را آموخت، یاد داد و تمرین کرد. بیایید نگاهی به چند استراتژی بیندازیم که می تواند به شما در تبدیل شدن به یک رهبر تجاری بهتر کمک کند:

  1. سبک رهبری مخصوص خود را پرورش دهید:  رهبران بزرگ اغلب ترکیبی از ویژگیهای مختلف رهبری مانند خلاقیت ، انگیزه ، بینش و همدلی را در اختیار دارند. با این حال، موفق ترین رهبران می توانند با دستیابی به مجموعه متنوعی از مهارتهای رهبری مورد نیاز برای دستیابی به اهدافشان، خود را با موقعیتهای مختلف هماهنگ سازند. سبک های مختلف رهبری نتایج متفاوتی را ایجاد می کنند و برای هر فرد با توجه به ویژگی های شخصیتی که دارد  یکی از سبک های مختلف رهبری مناسب است. به محض اینکه بفهمید شما از کدام دسته از رهبران هستید، درک بهتری از نقاط قوت، ضعف و نوع ارتباط خود خواهید داشت که باعث می شود شما رهبر کارآمدتری باشید و بتوانید به تیم خود انگیزه دهید تا همه کارها را انجام دهد.
  2. همانطور که پیش می روید سبک رهبری را کشف کنید: برای دستیابی به موفقیت در تجارت نیازی به رفتن به مدرسه تجارت ندارید. قبل از شروع ایده بزرگ خود منتظر بمانید تا مسیر کامل تجارت آینده خود را بفهمید. هر فردی به طور مداوم در حال یادگیری است. اگر به کسی نگاه می کنید و فکر می کنید ، «چگونه او کل این کار تجاری را به موفقیت رسانده است.»، دوباره نگاه کنید و خود را جای او تصور کنید. چه نوع افکار و ناامنی هایی وجود دارد که ممکن است اگر در موقعیت آنها بودید داشتید؟ همه انسانها دارای این افکار و ناامنی ها هستند و در همه افراد حتی رهبرانی که با نفوذترین تجارت را دارند نیز تردید بوجود می آید. با تمرین تصدیق خود، حفظ نگرش مثبت و آموزش خود در مورد زمینه ای که قصد ورود به آن را دارید ، با عدم اعتماد به نفس مبارزه کنید و احساس آمادگی برای هر کاری پیدا کنید.
  3. تهیه ی یک بیانیه مأموریت روشن: رهبری تجاری نیاز به چشم انداز دارد. شما باید روی چیزی که شما را به جلو سوق می دهد متمرکز شوید. چرا چنین عمل می کنید؟ و چرا اهمیت دارد؟ پاسخ این سؤالات را به بیانیه ماموریت کسب و کار خود تبدیل کنید. بیانیه مأموریت، چکیده ایی از  ارزش های اصلی کسب و کار شما است که به عنوان اصول راهنمائی است که افراد را از فرهنگ شرکت، اهداف مشترک برای توسعه محصول و محیط کلی کار آگاه می کند، عمل می کند. این موضوع به همان اندازه که برای شما اهمیت دارد برای کسانی که با شما کار می کنند نیز مهم است. مهم نیست که چه نوع شغلی را می خواهید شروع کنید، اما بسیار مهم است که خود و تیم خود را به چه دلیل و برای رسیدن به چه چیزی در این راه قرار می دهید.