| با آزمون کلیفتون، به دنیای جدیدی از خودشناسی قدم بگذارید! |
در دو مقالهی پیشینمان، به دو توانمندی حلال مسائل و مسئولیتپذیر پرداختیم؛ اما در مقالهی امروزمان به این موضوع میپردازیم در دنیایی که تصمیمگیریها بهسرعت شکل میگیرند و دادهها در هر لحظه در حال تولید و تغییرند، نیاز به تفکر تحلیلی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. توانمندی تحلیلگر یکی از قابلیتهای بنیادین در ذهن انسانهایی است که به دنبال درک عمیقتر واقعیت، بررسی دقیق شواهد و دستیابی به نتیجهای مبتنی بر منطق هستند. افراد دارای این توانمندی، بهجای پذیرش سریع فرضیات، با ذهنی کنجکاو و جستوجوگر به تحلیل اجزای مسئله میپردازند و به ریشهها توجه میکنند. در این مقاله، به بررسی چیستی توانمندی تحلیلگر، ویژگیهای بارز افرادی که این توانمندی را در خود پرورش دادهاند و نقش آن در تصمیمسازی فردی و سازمانی خواهیم پرداخت.
توانمندی تحلیلگر (Analytical) در یک نگاه
نیروهای تحلیلگر، از دقیقترین و جزئینگرترین نیروهای حوزه تفکر استراتژیک بوده که قادر هستند تا با ارزیابی تمام عوامل، روابط علِّی میان پدیدهها را تشخیص داده و ریشههای ایجادکنندهی هر پدیدهای را کشف کنند. همچنین نیروهای تحلیلگر با ترکیب اطلاعات، قادر به خلق نتایج کاربردی جدیدی هستند.
معرفی ویژگیهای افراد با توانمندی تحلیلگر (Analytical)
این نیروها که به عنوان دقیقترین و جزئینگرترین افراد یاد میشوند، دارای ویژگیهایی هستند که به آنها برای رقم زدن رشد فردی و حتی سازمانی کمک شایانی میکند. که ما در این بخش این ویژگیها را برایتان شرح دادهایم. پس با ما بمانید.

1. جزئینگری خارقالعاده
هیچ اطلاعات و دادهای از چشمان نافذ نیروهای تحلیلگر دور نمیماند، این نیروها قادر هستند تا کوچکترین مسائل را در نظر بگیرند و این باعث میشود تا علت بسیاری از وقایعی که از دیدگاه بسیاری شانسی یا غیرمنطقی است، از نظر آنها کاملاً روشن و قابل پیشبینی باشد.
2. روشن کردن پدیدهها و موقعیتهای مبهم
نیروهای تحلیلگر برای فعالیتهای کاری که تا بحال تجربه نشده یا موفقیت آن به عوامل بسیار پیچیدهای بستگی دارد، گزینههای مناسبی هستند. زیرا قادرند تا عوامل بیشتری که در موفقیت نقش دارند را بررسی کنند و این باعث میشود تا مسیر پیش روی آنها از ابهام کمتری برخوردار باشد.
3. یافتن دلیل اتفاقات
این نیروها قادرند تا الگوهای تکرارشوندهی اطلاعات و دادهها را از بین حجم زیادی دادههای پراکنده کشف کنند و الگوهای بعدی را پیشبینی کنند، به همین دلیل برای نقشهای شغلی مانند تحقیق درمورد فعالیت شرکتهای حریف یا جامعه مشتریان، تحلیل بازارهای مالی و ترید بورس، برنامهنویسی بکاند، حسابداری، حسابرسی، ناظر کیفی یا تحلیل دادهها (دیتا آنالاسیز) گزینههای بسیار مناسبی باشند.
4. اهمیت موثق بودن شواهد
اگر خبری را به نیروهای تحلیلگر برسانید، احتمالاً اولین سؤال آنها این باشد که منبع خبر چیست. دادهها معتبر و موثق اولین اصل تحلیل است؛ زیرا تمام نتیجهی تحلیل به این دادهها بستگی دارد و نیروهای تحلیلگر در تحلیل موثق، عملکردی درخشان دارند.
5. نگاهی غیرقضاوتگونه و منطقی
معمولاً نیروهای منطقی بهطور ذاتی بیشتر از این که عاطفی و احساساتی (Feeling Oriented) باشند، منطقی و دادهگرا (Thinking Oriented) هستند. این باعث میشود که نتیجه تحلیلها عاری از دخالت هیجانات و بدون هیچگونه سوگیری باشد. البته اگر این نیروها دارای توانمندیهای حوزه ارتباطگستر و خصوصاً توانمندی همدل نباشند، این نگاه منطقگرا میتواند آسیبهایی به روابط بینفردی وارد کند.
6. واقعبینانه کردن اهداف
از آنجا که معمولاً هدفگذاریهای مورد نظر تیمهای کاری، بدون در نظر گرفتن همه جوانب تنظیم میشوند، تعدادی از این هدفها غیرواقعبینانه و دور از دسترس خواهند بود. خصوصاً اگر نیروهای تحلیلگر دارای توانمندیهای ایدهپرداز (Ideation) یا آیندهنگر (Futuristic) باشند، اهداف تعیین شده در خطر بلندپروازانه بودن قرار میگیرد که این نیروها میتوانند با ارزیابی مشکلات و نقایص، اهداف را قابل دسترس و منطقی کنند.
نقاط کور توانمندی تحلیلگر (Analytical)
همانطور که ما برای سنجش افراد، ویژگیهای مثبت آنها را مورد بررسی قرار میدهیم، لازم است که نقاط کور را نیز در نظر داشته باشیم. چرا که اطلاع داشتن از این دو مورد برای هر کارفرما و حتی شخص دارای این توانمندی واجب است. پس این بخش را مانند بخش قبلی، با دقت مطالعه فرمایید.

1. بیان غیرضروری نکتههای ناراحتکننده
نیروهای تحلیلگر، ظرافتها و نکاتی را تشخیص میدهند که تشخیص آن برای دیگر افراد بسیار سختتر است. بعضی از این ظرافتها میتواند ناراحتکننده باشند. در چنین شرایطی، احتمال اینکه نیروهای تحلیلگر بعضی نقایص و مشکلات را بدون در نظر گرفتن موقعیت و شرایط مخاطب بیان کنند افزایش مییابد و این میتواند به روابط کاری و اجتماعی آسیب برساند.
2. نگاه بالا به پایین به نظرات دیگران
با توجه به شیوهی خاص فکر کردن نیروهای تحلیلگر، نگاه آنها بسیار دقیق و منطقی بوده و این باعث میشود تا توجه کمتری به دیدگاه دیگران داشته باشند. به همین دلیل لازم است تا به این نیروها گوشزد شود که نظرات دیگر همکاران هم ارزشمند بوده و برخورد این نیروها نباید اعتمادبهنفس همکاران را برای بیان ایدهها و نظراتشان از بین ببرد.
3. شکگرایی بیشازحد
نیروهای تحلیلگر به راحتی مطلبی را قبول نمیکنند و برای تأیید موضوعی تمایل دارند تا به تمام جنبهها اشراف کامل داشته باشند. در نتیجهی این رویکرد، نیروهای تحلیلگر مانند نیروهای محتاط میتوانند شکاک و بیاعتماد بهنظر بیایند و این مسئله بر روی روابط بینفردی آنها تأثیر منفی میگذارد.
4. روابط سرد و با همدلی کم
نیروهای تحلیلگر بطور کلی چندان احساساتی نیستند؛ عدم وجود عاطفهی زیاد باعث میشود تا تحلیلهای دقیقتر و عینیتری از خود نشان دهند اما از سوی دیگر، وجود احساسات برای داشتن همدلی و روابط صمیمانه شرطی لازم است و این مسئله باعث میشود تا نیروهای تحلیلگر روابط بینفردی ضعیفتری داشته باشند.
5. به چالش کشیدن همکاران
نیروهای تحلیلگر، همواره در حال پرسیدن سؤالاتی از همکاران هستند تا نسبت به صحَت اطلاعات اطمینان پیدا کنند و از جوانب موضوعات مطلع شوند. گاهی این مدل ارتباط میتواند میتواند بدون در نظر گرفتن حال همکاران باشد و در این صورت، احساس مورد بازجویی شدن به همکاران دست میدهد، در حالی که این نیروها هیچگونه قصد شخصی از سؤالات خود ندارند و تنها هدفشان رسیدن به دادههای دست اول است.
6. مقدمهچینی نظری بیشازحد
احتمال بسیار زیادی وجود دارد که نیروهای تحلیلگر، وقت و زمان بسیار زیادی را برای تحلیل داده و ارزیابی موضوع مورد بررسی قرار دهند و در نتیجه شروع فعالیت عملی پروژهها به تأخیر بیفتد و حتی پروژه مورد نظر از دست برود. خصوصاً اگر نیروهای تحلیلگر دارای توانمندی محتاط باشند، این مسئله احتمال بیشتری خواهد داشت و میتواند بسیار آسیبزا میشود. در چنین شرایطی نیروهای با توانمندی عملگرا (Activator) قادر خواهند بود تا اعضای تیم را به سوی عبور از بخش نظری و شروع کردن پروژه سوق دهند.
نمونهای از توانمندی تحلیلگر (Analytical)
«م. م.» مدیر منابع انسانی: من این توانایی را دارم که ساختارها، قالبها و الگوها را حتی پیش از به وجود آمدن ببینم. اگر من ادعایی داشته باشم، باید مطمئن باشم که میتوانم با واقعیت و منطق از آن دفاع کنم. مثلاً اگر کسی بگوید که شرکت ما به اندازه شرکتهای دیگر حقوق نمیدهد، من همیشه میپرسم «چرا این حرف را میزنی؟» و اگر جواب دهد «خب یک آگهی روزنامه دیدم که حقوق پیشنهادی به فارغالتحصیلان مهندسی مکانیک به اندازه 5 میلیون تومان بیشتر از آنچه ما حقوق میگیریم، می باشد،» من سؤال خواهم کرد که « این فارغالتحصیلان قرار است کجا کار کنند؟ آیا حقوق آنها با توجه به مکان شرکت تنظیم شدهاست؟ چه نوع شرکتهایی هستند؟ آیا مانند ما شرکتهای تولیدیاند؟ چند نفر هستند؟ آیا سه نفراندکه یکی ازآنها حقوق خیلی خوبی میگیرد و باعث بالا رفتن میانگین کلی شده است؟» سؤالات متعددی وجود دارد که باید پاسخ آنها را بدانم تا مطمئن شوم که این ادعا بر اساس واقعیت بوده و برپایه دادههای اشتباه و گمراهکننده نیست.»
تطبیق نظریه کلیفتون با پنج عامل بزرگ شخصیتی در تست نئو و نیازهای اساسی گلاسر
از دیدگاه نظریه صفات که به وسیلهی تست شخصیتشناسی نئو مورد ارزیابی قرار میگیرد، نیروهای تحلیلگر معمولاً دارای نمرات بالایی در زیرمقیاس ایدهها از مقیاس گشودگی به تجربه هستند و این باعث میشود تا توانایی ذهنی خوبی برای کنکاش جوانب مختلف موضوعات داشته باشند. بر اساس نیازهای اساسی گلاسر، توانمندی تحلیلگر با هیچکدام از نیازها همبستگی چندانی ندارد.
| پس شما هم همین حالا با آزمون کلیفتون، بیش از قبل خودتان را بشناسید. |
سخن آخر
توانمندی تحلیلگر جزو مهمترین توانمندیهای حوزه تفکر استراتژیک بوده که به ارزیابی تمام جوانب و جزئیترین نکات و در نهایت نتیجهگیری از آن برمیگردد. این توانمندی با استفاده از دادههای موثق و در کنار هم چیدن آنها، موقعیتها و شرایط مبهم را روشنتر کرده و قدمهای آتی را روشن میکند. البته که نیروهای با این توانمندی معمولاً در روابط بینفردی دچار مشکلاتی میشوند. اما با این وجود، میتوانند تاثیرات مثبت چشمگیری بر روی رشد سازمانی خود بگذارند.