طراحی شغل: تعریف، اهمیت و استراتژی‌ها

طراحی شغل، که شامل ایجاد مشاغل جدید یا اضافه کردن مسئولیت‌ها به مشاغل موجود است، به طور فزاینده‌ای محبوب شده است. زیرا شرکت‌ها برای تحقق اهداف خود بر نقش‌های جدید و شایستگی کارکنان تکیه می‌کنند. طراحی شغل مزایای زیادی دارد و می‌تواند منجر به کیفیت بالاتر کار، افزایش بهره‌وری و درآمد بیشتر برای شرکت‌ها شود. درک طراحی شغل می‌تواند به شما کمک کند تعیین کنید که آیا این چیزی است که باید برای تیم خود در نظر بگیرید یا خیر. در این مقاله، طراحی شغل چیست، چرا طراحی شغل مهم است، نمونه‌هایی از تاکتیک‌های طراحی شغل و اینکه چگونه می‌تواند به شما به عنوان یک کارمند یا مدیر کمک کند را بررسی می‌کنیم.

طراحی شغل چیست؟

طراحی شغل فرآیندی است که شرکت‌ها برای ایجاد شغل جدید یا اضافه کردن وظایف به شغل موجود از آن استفاده می‌کنند. این به یک شرکت اجازه می‌دهد تا با داشتن کارمندان بیشتر وظایف بیشتری را در سازمان انجام دهد، راحت‌تر به اهداف خود برسد. طراحی شغل ممکن است مستلزم ایجاد یک موقعیت جدید یا صرفاً تنظیم مجموعه وظایفی باشد که یک موقعیت فعلی شامل می‌شود. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است وظایفی را به یک موقعیت طراحی گرافیک اضافه کند که کمی فراتر از کار طراحی باشد. اساساً مستلزم ادغام وظایف و شرایط لازم برای انجام یک کار یا پروژه خاص برای افزایش ارزش و حداکثر عملکرد است.

طراحی شغل می‌تواند به مدیران در تعیین موارد زیر کمک کند:

  • چگونه یک کارمند وظایف را تکمیل می‌کند.
  • وظایفی که یک کارمند باید بتواند انجام دهد.
  • ترتیبی که کارمند باید وظایف خود را انجام دهد.

چرا طراحی شغل مهم است و چگونه می‌تواند کمک کند؟

دلایل متعددی وجود دارد که چرا طراحی شغل مهم است و چگونه می‌تواند به کسب و کارها و مدیران کمک کند، از جمله:

کسب‌وکارها را با کارمندان هماهنگ کنید:

طراحی شغلی موفق می‌تواند به همسو کردن ارزش‌های تجاری و کارکنان کمک کند. این می‌تواند منجر به کاهش گردش مالی شود و همچنین به افزایش بهره وری کمک می‌کند.

یک مزیت رقابتی را تضمین کنید:

 انتظارات و چشم انداز کار همیشه در حال تغییر است و طراحی منظم شغل به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا از این تغییرات برای جذب استعدادهای برتر به روز بمانند. همچنین می‌تواند به کارکنان فعلی فرصت موفقیت در موقعیت‌های خود را بدهد و شایستگی‌های کلی آنها را افزایش دهد.

افزایش انگیزه کارکنان:

نقش‌ها و مسئولیت‌هایی که به شیوه‌ای خوب طراحی شده‌اند می‌توانند به افزایش انگیزه و کاهش سردرگمی وظایف شغلی کمک کنند.

طراحی شغل همچنین بر عوامل اداری تأثیر می گذارد، مانند:

سرعت ماشین یا کار: این کار به کارمندان کمک می کند تا در انجام وظایف خود بمانند و وظایف را به موقع انجام دهند.

گسترش شغل: این شامل افزودن وظایف بیشتر به یک شغل برای کمک به گسترش شغل به موقعیت گسترده‌تر است که وظایف بیشتری را پوشش می‌دهد.

تکراری بودن: اطمینان از تکراری نبودن کارها می تواند انگیزه و روحیه کارکنان را حفظ کند.

فرآیند کار تعریف شده: اطمینان از آگاهی کارکنان از جزئیات فرآیند کاری خود به کاهش سردرگمی کمک می کند.

استراتژی‌های طراحی شغل

در زیر نمونه‌هایی از استراتژی‌های طراحی شغل وجود دارد که می‌توانید در محل کار برای افزایش بهره‌وری و کارایی استفاده کنید:

چرخش شغلی

چرخش شغلی زمانی است که یک شرکت کارکنان را بین مشاغل جابجا می‌کند. این نوع طراحی شغل به کارکنان کمک می‌کند تا مهارت‌های خود را گسترش دهند و از طریق تجربیات مختلفی که در غیر این صورت نمی‌توانستند بیاموزند. چرخش شغلی می‌تواند به افزایش انعطاف‌پذیری کارکنان کمک کند، در حالی که به آنها اجازه می‌دهد وظایف اضافی را در صورت نیاز انجام دهند.

غنی‌سازی شغل

غنی سازی شغل زمانی است که یک مدیر یا شرکت عوامل انگیزشی را به یک شغل ثابت اضافه می‌کند. یک مدیر ممکن است به کارمندان بازخورد اضافی ارائه دهد یا ممکن است واحدهای کاری طبیعی ایجاد کنند، که زمانی است که مدیر وظایف را برای افزایش کارایی و هویت کار گروه‌بندی می‌کند. به عنوان مثال، یک مدیر ممکن است کارهای یک طراح گرافیک را با هم گروه‌بندی کند تا کارهای مشابهی مانند کدنویسی پشتیبان را در بر بگیرد تا کارایی را افزایش دهد.

توسعه شغلی

توسعه شغل زمانی است که یک مدیر وظایفی را در یک موقعیت واحد اضافه می‌کند و به کارمند فرصت می‌دهد تا دانش و مهارت‌های خود را گسترش دهد. همچنین می‌تواند به کاهش یکنواختی کمک کند و به کارکنان این فرصت را می‌دهد که مسئولیت‌های بیشتری را بر عهده بگیرند. به عنوان مثال، یک معمار که فقط در طراحی رستوران کار می‌کند ممکن است در طراحی پل نیز مشارکت داشته باشد.

ساده سازی شغل

ساده‌سازی شغل زمانی است که مدیران به جای اضافه کردن وظایف، آن‌ها را حذف می‌کنند. در حالی که این ممکن است برخلاف طراحی شغل به نظر برسد، اما در واقع می‌تواند نقش را به یک کار خاص یا مجموعه‌ای از وظایف محدود کند. حرفه‌ای‌ها اغلب از این رویکرد زمانی استفاده می‌کنند که یک موقعیت بیش از حد بزرگ شده و غیرقابل مدیریت باشد.

تخصیص وظیفه

تخصیص وظایف زمانی است که یک شرکت یک تیم یا گروهی از بخش‌ها را ایجاد می‌کند که هر یک نقش خاصی دارند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است بخواهد در سطح بین المللی گسترش یابد و برای این کار به چندین بخش نیاز دارد. در نتیجه، مدیران وظایفی را تقسیم می‌کنند که هر بخش در آن مهارت‌های خاصی دارد تا اطمینان حاصل شود که به هدف شرکت می‌رسند.

بازآفرینی شغل

ایجاد شغل زمانی اتفاق می‌افتد که کارکنان در طول زمان مسئولیت‌های بیشتری را در نقش خود به دست آورند. این می‌تواند شامل نوع وظایفی که آنها مسئول هستند، دامنه وظایف و اینکه آیا وظایف جدید باعث افزایش تعامل با سایر کارکنان یا بخش‌ها می‌شود، باشد. به عنوان مثال، یک طراح گرافیک ممکن است وظایف کدنویسی خاصی را انجام دهد که با کار فعلی او همخوانی دارد.

چگونه طراحی شغل می‌تواند به سازمان کمک کند

طراحی شغل می‌تواند از بسیاری جهات به تقویت سازمان در یک شرکت کمک کند. یک راه این است که یک فرآیند ارتباطی روشن و موثر در سراسر شرکت ایجاد می‌کند. مدیران وظایف را به وضوح تعریف کرده و آنها را به صورت واحدهای کاری طبیعی برای سازماندهی وظایف تشکیل می‌دهند. راه دیگری که طراحی شغل به سازمان در یک کسب و کار کمک می‌کند از طریق ایجاد وظایف جدید برای مشاغل مرتبط با توانایی‌ها و ویژگی‌های فیزیکی افراد است که می‌تواند مشاغل را مطابق با مهارت‌های کارکنان سازماندهی کند.

5 جزء طراحی شغل

برخی از مدیران به سبکی از طراحی شغل تکیه می‌کنند که بر پنج ویژگی کلیدی شغلی هنگام ایجاد یا ایجاد مجدد یک موقعیت تاکید دارد. استفاده از این ویژگی‌ها می‌تواند به افزایش رضایت و انگیزه کارکنان در یک نقش جدید یا هنگام دریافت مسئولیت‌های اضافی کمک کند. این پنج ویژگی عبارتند از:

تنوع مهارت:

این به تعداد مهارت‌هایی اشاره دارد که یک شغل خاص نیاز دارد. موقعیت‌هایی که تنوع مهارت بیشتری دارند، احتمالاً کارکنان را به چالش می‌کشند و آنها را تشویق می‌کنند تا در زمینه‌های خاص شایستگی بیشتری کسب کنند.

بازخورد:

بازخورد اطلاعاتی است که کارکنان در رابطه با اثربخشی خود در یک نقش دریافت می‌کنند و هم از خود کار و هم از عوامل خارجی مانند رضایت مشتری ناشی می‌شود.

هویت وظیفه:

هویت وظیفه به این اشاره دارد که آیا یک فرد کل یک کار را تکمیل می‌کند یا فقط در یک قسمت از آن مشارکت می‌کند. مشاغلی که به کارمندان اجازه می‌دهد تا تکه‌های کامل کار یا اهداف را تکمیل کنند، اغلب برای کارکنان بیشتر از مشارکت در بخشی از آن کار مفید هستند.

خودمختاری:

خودمختاری میزان آزادی و استقلال یک کارمند در موقعیت خود است. افزایش استقلال ممکن است منجر به احساس مسئولیت بیشتر کارکنان در قبال وظایف خود شود.

اهمیت کار:

اهمیت کار به این اشاره دارد که چگونه شغل ممکن است بر دیگران در داخل یا خارج از شرکت تأثیر بگذارد. وقتی یک کارمند احساس می‌کند کارش بر دیگران تأثیر می‌گذارد، ممکن است در نقش خود انگیزه و رضایت بیشتری داشته باشد.

نمونه طراحی کار

در زیر نمونه‌ای از طراحی شغل در محل کار آمده است:

شرکت خانواده آدام به یک گرافیست جدید نیازمند است. دن، که در حال حاضر یک فناوری اطلاعات است، اما به طراحی گرافیک علاقه دارد، پیشنهاد کمک می‌دهد. این شرکت برای آموزش او در مورد وظایف و تکنیک‌های خاص طراحی گرافیک زمانی را اختصاص می‌دهد و به شایستگی دن در طراحی گرافیک می‌افزاید. این شرکت به دن اجازه می‌دهد تا هم وظایف تکنسین فناوری اطلاعات و هم وظایف طراحی گرافیک را انجام دهد. این کار صلاحیت دن را در زمینه جدیدی که به آن علاقه دارد افزایش می‌دهد و انگیزه او را برای تکمیل وظایفش افزایش می‌دهد. همچنین با حذف نیاز به استخدام کارمند جدید، به شرکت کمک می‌کند تا در هزینه خود صرفه‌جویی کند. R

بیشتر بخوانید:

پرسشنامه شخصیت برای مشاغل

انیاگرام برای رهبران کسب و کار

نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر و انتخاب‌های شغلی