محیط کار روانی اجتماعی چیست؟
داشتن شغل مهم است و تأثیر مثبتی بر سلامتی فرد دارد
به عنوان یک کارمند، آیا تا به حال به این فکر کردهاید که یک محیط کاری خوب چیست؟ چه نوع عواملی برای لذت بردن از شغلتان مهم هستند؟ چرا در یک محل کار مشخص کار میکنید؟ چرا سر کار میروید؟ واقعاً محل کار خود را چگونه ارزیابی میکنید؟ تحقیقات قابل توجهی در مورد چنین موضوعاتی در طول سالها انجام شده است و بسیاری از محققان پرسشنامهها و راهنمای مصاحبهها را تهیه کردهاند تا دریابند چه عواملی برای ایجاد مکانهای کاری «خوب» مهم هستند. با این حال، پاسخها از کشوری به کشور دیگر متفاوت خواهد بود.
عملکرد و پاداش
یک مدل روانشناختی مرتبط با شرایط کار، مدل «تلاش-پاداش» نامیده میشود. این مدلی است که رابطه بین عملکرد و پاداش را نشان میدهد. مایه تاسف است اگر احساس کنیم در رابطه با تلاشی که برای کار خود انجام میدهیم پاداش کافی دریافت نمیکنیم. پاداشهای آشکاری مانند سود یا دستمزد در محل کار وجود دارد، اما ممکن است چیزهای دیگری نیز وجود داشته باشد که به عنوان پاداش نیز محسوب میشود، مانند اعتبار، شناسایی، شهرت، تمجید و حتی مشتریان راضی. باید تعادلی بین خواستههای محل کار و پاداشهای دریافت شده از کار وجود داشته باشد.
یک عامل مهم برای همه کارمندان حقوق است. ما برای امرار معاش کار میکنیم، باید حقوق بگیریم. همچنین کار به ما هویت میدهد. شما با کار کردن در جامعه مشارکت میکنید و نقش آفرینی میکنید و این برای رفاه و عزت نفس شما اهمیت دارد. به طور کلی، شواهد قوی وجود دارد که نشان میدهد کار به طور کلی برای سلامت جسمی و روانی مفید است. از سوی دیگر، بیکاری با سلامت جسمی و روانی ضعیفتر همراه است. اشتغال برای به دست آوردن منابع اقتصادی مهم است که باز هم برای مشارکت در جامعه ضروری است. کار برای هویت فردی، نقشهای اجتماعی و موقعیت اجتماعی ضروری تلقی میشود.
تعریف محیط کار روانی اجتماعی
اصطلاح «روانی اجتماعی» به چه معناست؟ عبارت «محیط کار روانی اجتماعی» جنبههای مربوط به کار و شرایط کاری ما را پوشش میدهد. در ادبیات علمی انگلیسی عبارت «عوامل روانی و اجتماعی در عرصه کار» را مییابیم. عوامل روانشناختی ادراکات و تعابیر از امور مربوط به کار است، در حالی که عوامل اجتماعی شامل تأثیر بافت اجتماعی و عوامل بین فردی است. این مفاهیم در اصطلاح «روانی اجتماعی» ادغام شدهاند. عبارت «محیط کار روانی اجتماعی» را میتوان به سه جزء تقسیم کرد تا درک آن آسانتر شود:
1. سازمان
سازماندهی محیط کار را میتوان به عنوان ارتباط فرد با وظایف خود و دیگران در محل کار و سازمان عملی کار تعریف کرد. این مؤلفه بر تأثیرات یا محرکهای خارجی در کار تأکید دارد. در اینجا، شخص به ویژگیهای خاص شرایط کاری مربوط میشود، مثلاً اگر محل کار دارای نمودار سازمانی باشد، اگر مکان از نظر تجهیزات موجود مناسب باشد، انتظارات و برنامه شیفت کاری به وضوح توضیح داده شود، و غیره. به عنوان مثال، کار در جایی که هیچ کس نمیداند چه کسی مسئول است، جایی که ابزارهای مورد نیاز وجود ندارد و انتظارات و برنامه کاری نامشخص است، خوب نیست.
علاوه بر این میتوان مسائل مدیریتی را نیز در این جزء گنجاند. مدیریت خوب برای یک محیط کاری خوب ضروری است. رهبری که فاقد مهارتهای رهبری خوب است میتواند یک محل کار را کاملا غیر قابل تحمل کند. عامل دیگری که تحت این مؤلفه محیط کار روانی-اجتماعی قرار میگیرد، پدیده «سازماندهی مجدد» است. این میتواند محل کار را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار دهد. سازماندهی مجدد اغلب به معنای کاهش و تغییرات شغلی است که دوباره آشفتگی و عدم اطمینان را در بین کارکنان ایجاد میکند. چنین تغییراتی ممکن است بر سلامت کارمندان نیز تأثیر بگذارد.
2. تعامل اجتماعی
شرایط کار روانی اجتماعی نیز توسط تعامل بین عوامل محیطی، سایر کارگران و فرد تعیین میشود. در اینجا «اثرات روانی» کار گنجانده شده است. همکاری و همکاری – یا فقدان آنها – پیامدهای نحوه عملکرد این تعاملات است. اگر تعارضات زیادی در محل کار وجود داشته باشد، ممکن است بهرهوری کلی کاهش یابد و افراد سعی میکنند از کار در چنین مکانی اجتناب کنند. درگیری همچنین ممکن است باعث ایجاد مشکلات سلامتی در بین کارگران شود. بی خوابی و درد عضلانی (تنش) پیامدهای رایج مشکلات در زندگی اجتماعی در محل کار است.
3. ادراک فردی
همه مردم منحصر به فرد هستند. ما چیزها را یکسان درک نمیکنیم. به عنوان مثال، اگر به شکل بالا نگاه کنید، برخی از شما دو نفر را خواهید دید که به یکدیگر نگاه میکنند. دیگران یک گلدان خواهند دید. (بعد از اینکه به شما گفته شد، احتمالاً می توانید هر دو را ببینید.) افراد متفاوت هستند، آنها محیط اطراف خود را متفاوت درک میکنند. ما نمیتوانیم شخصیتها و شیوههای رفتاری خود را تغییر دهیم، حداقل نه خیلی! این مهم است که در زندگی کاری به خاطر بسپارید. ما ادراکات و ارزیابیهای فردی داریم و اینها پیامدهایی برای سلامتی، رفاه و عملکرد هم برای خودمان و هم برای دیگران دارد. به همین دلیل است که ایجاد یک محل کار عالی تقریبا غیرممکن است. آنچه برای تو عالی است برای من کامل نیست!
من دوست دارم دیوارهای آشپزخانهام به رنگ زرد باشد، در حالی که همکارم میخواهد خاکستری باشد. این را نمیتوان تغییر داد، اما اگر همه بدانند که تفاوت در نظرات وجود دارد، کمک می کند. این تفاوت ها از فرآیندهای شناختی و عاطفی و همچنین ویژگی های فردی کارمند ناشی می شود. این جزء محیط کار روانی-اجتماعی بر تفسیر فردی کارگر تأکید دارد. چگونه تأثیرات خارجی درک، پردازش و منتشر میشوند. به عنوان مثال، هنگامی که پرسنل بهداشتی با یک بیمار مواجه میشوند که در محل کار دچار تعارض میشود، مهم است که این را به خاطر بسپارید: هر موضوعی همیشه حداقل دو طرف دارد. R
مطالب مرتبط: