فرمول توانمندی در نظریه کلیفتون

فرمول توانمندی در نظریه کلیفتون؛ نگاهی مفهومی به ریشه‌ های روانشناختی و تمایز فردی

همین حالا اینجا را کلیک کنید

تا با توانمندی‌هایتان آشنا شوید

و برای تقویت و شکوفا ساختن آن‌ها اقدام کنید.

در این مقاله، به نظریه کلیفتون و بنیان‌های آن در حوزه روان‌شناسی مثبت‌گرا می‌پردازیم؛ حوزه‌ای که زیربنای فکری و علمی این نظریه را شکل داده است. همچنین مؤلفه‌های فرمول توانمندی کلیفتون را مورد بررسی قرار می‌دهیم و با ذکر مثال، به تبیین این نکته می‌پردازیم که چرا کارنامه توانمندی هر فرد، منحصربه‌فرد و غیرقابل تکرار است. در ادامه، روشن می‌شود که چرا دو فرد حتی در یک موقعیت شغلی یکسان، توانمندی‌هایی کاملاً متفاوت دارند. علاوه بر این، روند شکل‌گیری این توانمندی‌ها در نظریه کلیفتون را مرور خواهیم کرد. شایان ذکر است که در این مقاله، با فاصله گرفتن از کاربردهای مستقیم در جذب و استخدام، تمرکز خود را بر جنبه‌های مفهومی و نظری این مدل ارزشمند قرار داده‌ایم. اما اگر شما جزو دسته افرادی هستید که برایتان اهمیت دارد که از تاثیرات شگرف توانمندی‌ها در جذب‌واستخدام مطلع شوید، به شما مقاله‌ی شناخت توانمندی‌‌ها، تکه‌ی خالی پازل جذب‌‌واستخدام را پیشنهاد می‌کنیم.

روانشناسی مثبت‌گرا و نظریه کلیفتون در یک خط

چرا روان‌شناسی تنها باید در مسیر بهبود نقاط ضعف افراد و بخش‌های تاریک زندگی انسان‌ها گام بر دارد؟ در عوض چرا با تمرکز بر روی نقاط مثبت انسان‌ها، برای رشد، شکوفایی، شادکامی و بهزیستی بهتر افراد برنامه‌ای نمی‌چیند؟ این سوالی بود که برای روانشناس آمریکایی و پدر علم روان‌نشناسی مثبت‌گرا، مارتین‌ سلیگمن (Martin Seligman)، به وجود آمد. مارتین‌ سلیگمن بنیان‌گذار رویکردی از روان‌شناسی بود که بجای نجات افراد آسیب‌دیده از چنگال افسردگی، اضطراب یا روان‌پریشی، تلاش کرد تا افرادی که از نظر روان‌شناختی تا حد مطلوبی سلامت هستند را رشد داده و به زندگی شاد، مرفه و در نهایت خودشکوفایی برساند. نظریه توانمندی‌های دکتر دونالد کلیفتون هم دقیقاً مبتنی بر روان‌شناسی مثبت‌گرا است. 

و اگر بخواهیم تمام نظریات کلیفتون را در یک خط بیان کنیم به این صورت است که:

هر کدام از ما استعدادهای ذاتی داریم، اگر مسیر زندگی خود را در راستای استعدادهای ذاتی خود بنا کنیم، در زمان کمتری قادر خواهیم بود تا به موفقیت‌های بیشتری برسیم.

فرمول توانمندی کلیفتون

استعداد * سرمایه‌گذاری بر روی استعداد = توانمندی

برای توضیح فرمول توانمندی کلیفتون، ابتدا هر کدام از متغیرهای موجود در این فرمول را توضیح می‌دهیم:

1. استعداد چیست؟

استعداد همان نقشه گنج است. احتمالاً هر کدام از ما اگر به خاطرات‌مان رجوع کنیم، مواقعی را به یاد می‌آوریم که بطور ذاتی کارهایی را بهتر انجام می‌دادیم، از انجام دادن کارهایی لذت می‌بردیم و شاید حتی گذشت زمان را در هنگام انجام چنین فعالیت‌هایی متوجه نمی‌شدیم و در نهایت، دیگران ما را بخاطر انجام آن کارها تشویق می‌کردند. چنین فعالیت‌هایی از استعدادهای ما ناشی می‌شوند.

چرا پس من هیچ کاری را خوب انجام نمی‌دهم و از انجام کاری لذت نمی‌برم؟

احتمال دارد که چنین سوالی در ذهن شما ایجاد شده باشد، پاسخ به این سؤال را باید در تجربیات شما یافت:

  • تابحال چند عدد کار مختلف را امتحان کرده‌اید؟ 

این احتمال را در نظر بگیرید که فعالیت‌هایی وجود داشته باشند که تابه‌حال پیش روی شما قرار نگرفته و امتحان نشده باشند. امتحان کارهای مختلف و یافتن این مدل فعالیت‌ها، شاید تبدیل به نقطه عطف زندگی شما شود.

  • واقعاً چه فعالیت‌هایی را کار تأثیرگذار و مولّد در نظر می‌گیرید؟

با توجه به فرهنگ جامعه و نگاهی که مردم به توانمندی دارند، شاید بسیاری از توانمندی‌ها به اشتباه، توانمندی در نظر گرفته نشوند. 

بگذارید با دو مثال، موضوع را روشن‌تر کنیم:

  • آیا استعداد متفکر را استعداد می‌دانستید؟

این که شما بتوانید به مدت طولانی یکجا بنشینید و در فکر فرو رفته و افکاری که در ذهن دارید را ارزیابی کرده و بالا و پایین کنید، توانمندی متفکر است که وجود آن در انواع فعالیت‌های مختلف هنری از جمله داستان‌نویسی، فیلم‌نامه‌نویسی، شاعری و همچنین فعالیت‌های ذهني دیگری مانند تولیدمحتوا، ایده‌پردازی، چیدن استراتژی و ده‌ها فعالیت ذهنی دیگر بسیار اثرگذار است. اما دیگران ممکن است فکر کنند شما فردی تنها، گوشه‌گیر یا حتی تنبل هستید.

  • آیا استعداد پیوسته‌نگر ( Connectedness)
    را استعداد می‌دانستید؟

اگر توانمندی پیوسته‌نگر ( Connectedness) داشته باشید، در هنگام کار تیمی و زمانی که در رأس کار هستید، ارزش‌گذاری شما نسبت به همکاران‌تان بر مبنای انسانیت آن‌ها بوده و خارج از ساختاربندی‌های سلسله‌مراتبی سازمانی است. در نتیجه تواضع و صمیمیتی دارید که باعث می‌شود تا کارمندان‌تان، شما را به چشم مدیری با نگاه بالا به پایین نبینند. این یک توانمندی به نام پیوسته‌نگر بوده و از توانمندی‌های حوزه ارتباط‌گستر است. توانمندی پیوسته‌نگر باعث می‌شود تا اعضای تیم تعلق بیشتری نسبت به شما پیدا کنند و حس انسجام و یکدستی بیشتری در تیم ایجاد شود.

“واقعیت این است که بسیاری از مردم دنیا، از استعدادهای خودشان به هیچ‌وجه آگاه نیستند و به همین دلیل، نمی‌دانند که باید در چه مسیری تلاش کنند.”

2. سرمایه‌گذاری بر روی استعداد چیست؟

سرمایه‌گذاری بر روی استعداد، حرکت بر اساس نقشه گنج است. سرمایه‌گذاری بر استعداد، همان تلاش برای پرورش دادن استعداد است. این تلاش می‌تواند با آموزش دیدن، تمرین کردن فعالیتی خاص یا قرار گرفتن در موقعیت‌هایی باشد که مجبور می‌شوید تا از آن استعداد استفاده کنید. این دقیقاً همان تلاشی است که فرهنگ‌های کارمحور مختلف، اعضای جامعه را به آن تشویق می‌کنند، اما به تلاش‌کردنی تشویق می‌کنند که بدون هدف مشخص و شناخت استعدادهای افراد است.

“بطور کلی سرمایه‌گذاری بر روی استعداد، به معنای صرف هزینه، زمان و انرژی بر روی استعدادها‌ی‌تان می‌باشد.”

3. توانمندی، حاصل‌ضرب “استعداد” با “سرمایه‌گذاری بر روی استعداد”

در اینجا منظور از حاصل‌ضرب، دقیقاً معنای ریاضیاتی حاصل‌ضرب نیست، بلکه به این معناست که استعداد و سرمایه‌گذاری بر روی استعداد صرفاً با یکدیگر جمع نمی‌شوند. به عبارتی دیگر، هر کدام از این دو عامل، تأثیر بسیار چشمگیری بر روی تقویت توانمندی شما دارد.

با یک مثال سعی می‌کنم تا موضوع را بهتر توضیح دهم:

فکر کنید استعداد ایده‌پردازی شما 5 از 10 است و شما بطور میانگین با روزی 3 ساعت مطالعه کتب تقویت خلاقیت و تفکر انتزاعی، بر روی استعداد ایده‌پردازی خود به میزان 5 از 10 سرمایه‌گذاری وقت و انرژی می‌کنید؛ در نتیجه به مرور زمان، توانمندی ایده‌پردازی شما حاصل‌ضرب 5 در 5 و در نتیجه 25 خواهد شد.

اما از سوی دیگر فردی وجود دارد که استعداد ایده‌پردازی و تفکر خارج از چارچوب او 2 از 10 است، او با روزی 5 ساعت تمرین و فعالیت در راستای تقویت استعداد ایده‌پردازی خود، سرمایه‌گذاری 7 از 10 بر روی استعداد ایده‌پردازی‌اش انجام می‌دهد؛ در نتیجه توانمندی ایده‌پردازی او حاصل‌ضرب 2 بر 7 و در نتیجه 14 خواهد شد.

حال بگذارید همین را در جدول مشاهده کنیم:

شخص میزان استعداد ذاتی میزان سرمایه گذاری توانمندی
شما 5 5 25
فردی دیگر 2 7 14

“نیروهایی که متوجه شدند چه استعدادهایی دارند و بر روی استعدادهای ذاتی‌شان سرمایه‌گذاری وقت و انرژی کردند، قادرند تا چندین برابر حقوق دریافتی خود، برای سازمان‌شان ارزش‌آفرینی کنند”.

مسیر موفقیت هر نیرویی، مختص خود اوست

با این که در فرایندهای تحلیل شخصیت و تحلیل توانمندی‌ها، در حال دسته‌بندی افراد بر اساس ویژگی‌های مختلف هستیم، اما باید بدانیم که هر فردی منحصربه‌فرد بوده و هیچ نیرویی شبیه نیروی دیگر نیست. همان‌طور که ترتیب‌بندی و اولیت‌بندی توانمندی‌های افراد تاثیرات بسیار زیادی بر شیوه‌ی عملکرد و بازدهی آن‌ها داشته و با وجود احتمال وجود میلیاردها اولویت‌بندی توانمندی مختلف، می‌توان اطمینان داشت که پروفایل اولویت‌بندی توانمندی‌های هر فردی منحصر به خود اوست.

برای این که منظورم را بهتر برسانم، با مثالی گزاره‌ی بالا را توضیح می‌دهم:

دو فرد A و B را در نظر بگیرید که پنج ترتیب اولویت‌بندی پنج توانمندی اول‌شان یکی بوده و مجموع توانمندی‌های‌شان نیز بطور کلی تفاوتی با همدیگر نداشته باشد(یعنی هر دو بطور کلی به یک میزان هوش و استعداد دارند).

فرض کنید که اولویت‌بندی پنج توانمندی برتر فرد A به ترتیب زیر باشد:

  1. ایده‌پرداز
  2. متکی‌به‌خود
  3. مسئولیت‌پذیر
  4. اجتماعی
  5. مثبت‌گرا

و اولویت‌بندی توانمندی‌های پنج توانمندی برتر فرد B به ترتیب زیر باشد:

  1. اجتماعی
  2. مثبت‌گرا
  3. ایده‌پرداز
  4. مسئولیت‌پذیر
  5. متکی‌به‌خود

هر دوی این افراد، در پنج توانمندی برتر دارای توانمندی‌های یکسانی هستند، اما…

1. گوشه‌ای از تحلیل پروفایل فرد A

 فرد A با توجه به توانمندی متکی به خود بیشتر، قاطعیت و اعتمادبه‌نفس بسیار زیادی داشته و در مذاکرات، اثرگذاری زیادی دارد. از سوی دیگر بسیار خلاق بوده و همواره ایده‌های جدیدی به ذهنش متواتر می‌شود، در پی آن می‌تواند از خلاقیت خود در شیوه‌ی پیش‌برد بهتر مذاکرات خود استفاده کند. همچنین مسئولیت‌پذیری او باعث می‌شود تا اهمیت زیادی به انجام با کیفیت کارها بدهد و تا حدی کمال‌گرایی داشته باشد. با اینکه فرد A خوش‌مشرب و جمع‌گرا بوده و با همچنین با خندیدن و نگاه خوب به دنیا، حال اطرافیان‌ را خوب می‌کند، اما میزان خوش‌مشربی و اجتماعی بودن او با فرد B قابل مقایسه نیست.

2. گوشه‌ای از تحلیل پروفایل فرد B

در نگاهی کلی، فرد B بسیار پرانرژی، خوش‌خنده، دوست‌داشتنی و خوش‌صحبت است. بطوری که دوستان و آشنایان بسیار زیادی داشته و به راحتی با غریبه‌ها ارتباط مثبت برقرار می‌کنند. میزان خلاقیت و ایده‌پردازی فرد B از فرد A کمتر بوده و همچنین نسبت به فرد A، قاطعیت کمتری دارد. میزان مسئولیت‌پذیری و اهمیتی که فرد A به کیفیت کار  می‌دهد، چندان با فرد B تفاوتی ندارد اما به میزانی که اجتماعی‌تر، خوش‌مشرب‌تر و دوست‌داشتنی‌تر است، قاطعیت و خلاقیت کمتری دارد.

نتیجه‌گیری:

در نتیجه با اینکه پنج توانمندی برتر فرد A با فرد B یکی است اما باز هم تفاوت‌های بسیار زیادی در عملکردشان وجود دارد. حال این چیزی که می‌بینید، تفاوت‌های فرد A و B در پنج توانمندی برترشان بوده که هر پنج توانمندی این دو نفر مشترک بوده و تنها ترتیب توانمندی‌ها متفاوت شده است. اما اگر ترتیب 34 توانمندی این دو نفر را در نظر بگیریم، باز هم تفاوت‌های بسیار زیادی در آن‌ها وجود دارد. این مثال برای نشان دادن منحصربفرد بودن توانمندی‌های نیروهای مختلف با یکدیگر بوده و سعی کردیم تا اهمیت شناخت توانمندی‌ها را به خوبی نشان دهیم.

توانمندی‌های کلیفتون از کجا آمده‌اند؟

برای پیدا کردن 34 توانمندی موجود در نظریه کلیفتون، قریب به 50 سال کار تحقیقاتی انجام شد. در این 50 سال، 100ها توانمندی مختلف از سوی دونالد کلیفتون مورد ارزیابی قرار گرفت و از بین این 100ها توانمندی موجود در دنیا، 34 توانمندی که از همه فراگیرتر، پرکاربردتر و ذاتی‌تر(ژنتیک‌نهادتر) هستند را به عنوان 34 توانمندی اصلی موجود در انسان‌ها شناسایی کرد.

  • بگذارید از زبان تام راث، بهترین شاگرد دونالد کلیفتون، به این بحث پرداخته شود:

“کلیفتون برای توسعه‌ی تحقیقات در زمینه توانمندی‌های فردی، در سال 1998 تیمی از دانشمندان را گردآوری کرد و اهداف بلند پروازانه‌ای را برای ایجاد و توسعه ی یک زبان مشترک بر محور استعدادها مشخص کرد. این گروه قصد داشت افراد و سازمان‌ها را وادار کند تا آنها عناوین بسیار خاصی را برای آنچه افراد خوب انجام می دهند، استفاده کنند. بنابراین بانک‌ اطلاعاتی خود را استخراج کردیم که در آن زمان حاوی بیش از 100 هزار  مصاحبه استعداد-محور بود؛ و در این داده‌ها به دنبال یافتن الگوهای خاص بودیم. سؤالات بسیار دقیقی طراحی کردیم که برای مطالعه در مورد مدیران موفق، فروشندگان، ارائه‌دهندگان خدمات مشتریان، معلمان، پزشکان، وکلا، دانشجویان، پرستاران و بسیاری دیگر از حرفه‌ها و زمینه‌ها به کار می‌رفت. طی این فرآیند، توانستیم 34 گونه استعداد را شناسایی کنیم که در داده‌‌ها بیشترین تکرار را داشتند. سپس اولین نسخه از تست توانمندی‌یاب کلیفتون را برای ارزیابی این استعدادهای متمایز به وجود آوردیم.”

این 34 توانمندی، تنها توانمندی‌های موجود در دنیا نیستند، اما مهم‌ترین توانمندی‌های موجود در دنیا هستند.

پس تا دیر نشده است، همین امروز برای شناخت توانمندی‌هایتان اقدام و در آزمون کلیفتون سنجمان شرکت کنید.

سخن آخر

بر مبنای نظریه دونالد کلیفتون، هر فردی که به این دنیا پا می‌گذارد، اگر هوش هنجار جامعه را داشته باشد، استعدادهای مختص خودش را دارد. استعدادهای افراد، مسیر زندگی آن‌ها را مشخص می‌کنند. استعدادهای افراد و نیروها مشخص می‌کنند که چه فعالیت شغلی و حرفه‌ای برای آن‌ها مناسب‌تر است، از چه طریقی می‌توانند در روابط زندگی شخصی و حرفه‌ای خود موفق عمل کنند و حتی تعامل با چه همکارانی در موفقیت آن‌ها اثرگذاری بیشتری دارد. به عبارت دیگر، تقویت توانمندی‌های ذاتی، یعنی شناخت استعدادها و ظرفیت‌های بالقوه درونی و تلاش برای شکوفایی آن استعدادها، تا حد بسیار زیادی موفقیت نیروها را در آینده‌ی شغلی آن‌ها تأمین می‌کند؛ و فرایند جذب‌واستخدامی موفق‌تر است که بتواند این توانمندی‌ها را در نیروها تشخیص داده و با شرح شغلی آن‌ها هم‌راستا کند. در مقالات بعدی به بررسی حوزه‌های چهارگانه‌ی توانمندی‌ها و ارزیابی هر کدام از توانمندی‌ها خواهیم پرداخت.

برای مطالعه‌ی بیشتر:

آزمون سنجش توانمندی های کلیفتون

تست نقاط قوت کلیفتون

سنجمان را امتحان کنید!

با استفاده از سنجمان، در زمان صرفه جویی کنید

مطالب مرتبط