برای اینکه بتوانید به موفقیتهای فردی خود برسید و شاید حتی در اهداف سازمانی خود بلندپروازیهایی داشته باشید، در وهلهی اول باید به خوبی خودتان را بشناسید. به این منظور ابزارهایی میتوانند به کمک شما بیایند. در این میان، دو ابزار محبوب CliftonStrengths و Myers-Briggs Type Indicator جایگاه ویژهای در این حوزه پیدا کردهاند. هرچند هر دو تست به شناخت بهتر افراد کمک میکنند، اما تفاوتهای عمدهای در روشها و اهداف آنها وجود دارد. در ادامه با شناخت بیشتر این تفاوتها میتوانید در بهره بردن از آنها، موثرتر عمل کنید. میتوانید برای انجام تست MBTI و کلیفتون، به سایت سنجمان مراجعه کنید.
تفاوت بین تست کلیفتون و MBTI در چیست؟
تفاوت اصلی بین تست CliftonStrengths و MBTI در رویکرد و اهداف آنهاست. MBTI افراد را به 16 نوع شخصیتی بر اساس چهار بُعد کلیدی (مانند برونگرایی/درونگرایی) تقسیم میکند و به شناخت بهتر تعاملات اجتماعی و تصمیمگیریها کمک میکند. در مقابل، CliftonStrength بر شناسایی و تقویت 34 توانمندی فردی تمرکز دارد و به توسعه شخصی و حرفهای کمک میکند. به عبارت دیگر، MBTI بیشتر بر شناخت نوع شخصیت تمرکز دارد، در حالی که CliftonStrength بر توانمندیها و کاربرد آنها تأکید میکند. اما تفاوتهای بین این دو تست به اینجا ختم نشده و در ادامه مفصلتر دربارهی تفاوتهای بین آنها خواهیم گفت.
تاریخچهی تستها
قبل از اینکه به جهان تفاوتهای بین MBTI کلیفتون و MBTI قدم بگذاریم، باید کمی بیشتر در مورد هر کدام از این تستها بدانیم. تستهای کلیفتون و MBTI از نظر تاریخی و پایهی ابداع شدن تفاوتهای مهمی با یکدیگر دارند که در ادامه میتوانید بیشتر در این باره بدانید:
- Myers-Briggs Type Indicator: این ابزار در دهه 1940 توسط کاترین بریگز و دخترش ایزابل مایرز توسعه یافت، بر اساس نظریات روانشناسی کارل یونگ. هدف اصلی MBTI این است که انواع مختلف شخصیت را بر اساس چهار بُعد کلیدی (برونگرایی/درونگرایی، حس/شهود، تفکر/احساس، داوری/ادراک) شناسایی کند. این ابزار به افراد کمک میکند تا بهتر با خود و دیگران آشنا شوند و تعاملات اجتماعی خود را بهبود بخشند.
- CliftonStrengths (که با نام StrengthsFinder شناخته میشود): این ابزار توسط دونالد کلیفتون در دهه 1990 و با همکاری موسسهی گالوپ توسعه یافت. CliftonStrengths بر شناسایی و تقویت توانمندیهای طبیعی افراد تمرکز دارد. این تست بر اساس تئوری روانشناسی مثبتگرا طراحی شده و هدف آن این است که افراد به جای تمرکز بر نقاط ضعف، بر توسعه توانمندیهای ذاتی خود تمرکز کنند تا به موفقیت بیشتری دست یابند.
از اینجا میتوان به یکی از مهمترین تفاوتهای بین تست کلیفتون و MBTI دست یافت که در ابتدای مقاله نیز به آن اشارهای کردیم؛ تست مایرزبریگز (MBTI) با توجه به نظریات یونگ، تلاش میکند تا نوع شخصیت شما را پیدا کند. در سمت دیگر تست کلیفتون با نظر به روانشناسی مثبتگرا به دنبال پیدا کردن توانمندیهای شخصیتی شماست. برای اطلاعت بیشتر از تست کلیفتون، میتوانید به وبلاگ سنجمان مراجعه کنید.
اهداف و کاربردها
یکی از مهمترین وجه تفاوت بین این دو تست روانشناسی و شخصیتی، اهداف آنهاست که تا الان هم چندین بار به آنها اشاره کردیم. در ادامه به صورت مفصل میتوانید دربارهی کاربردهای تست کلیفتون و MBTI و وجه تفاوتهای آنها بدانید.
- تست کلیفتون
هدف: شناسایی و توسعهی نقاط قوت فردی. این ابزار به افراد کمک میکند تا تواناییهای طبیعی خود را شناسایی کرده و از آنها به بهترین نحو استفاده کنند.
کاربردها:
- توسعهی فردی: بهبود عملکرد فردی از طریق تمرکز بر نقاط قوت.
- مشاورهی شغلی: کمک به افراد برای انتخاب شغلهایی که با نقاط قوتشان هماهنگ است.
- تیمسازی: ایجاد تیمهایی که اعضای آنها نقاط قوت مکملی دارند.
- رهبری: بهبود مهارتهای رهبری از طریق شناخت و استفاده از نقاط قوت.
- تست MBTI
هدف: شناسایی نوع شخصیت و نحوه تعامل فرد با دیگران. MBTI بر اساس ترجیحات فردی در چهار بعد شخصیت، نوع شخصیت فرد را مشخص میکند.
کاربردها:
- توسعهی فردی: درک بهتر از نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد.
- رشد حرفهای: کمک به افراد برای پیدا کردن مسیر شغلی مناسب و بهبود مهارتهای ارتباطی.
- تیمسازی: بهبود کار تیمی با درک نوع شخصیت و ترجیحات اعضای تیم.
- مشاوره و درمان: استفاده در روانشناسی و مشاوره برای درک بهتر از مسائل شخصی و روابط.
در مجموع از نتیجهی تست کلیفتون میتوانید ایدههایی دربارهی نقاط قوت شخصیت خودتان پیدا کنید و طبق آنها مسیر شغلی و توسعهی فردی خودتان را پیش ببرید؛ اما با نتیجهی تست MBTI شما اطلاعاتی دربارهی تعاملات خود با دیگران و نوع شخصیت خودتان دریافت خواهید کرد که با استفاده از این اطلاعات میتوانید به دنبال پیدا کردن مهاتهای فردی خود باشید.
ساختار و نتیجه
هر تست روانشناسی با استفاده از سوالات خاصی و در قدمهای متفاوتی به دنبال رسیدن به نتیجهای خاص است. تست کلیفتون و MBTI نیز از این قاعده مستثنا نیستند و میتوان مفصلتر دربارهی ساختار خاص آنها و نتایجی که تحویل میدهند صحبت کرد. در ادامه میتوانید تفاوتهای تست کلیفتون و MBTI را از نظر ساختاری ببینید.
- تست کلیفتون
ساختار:
- تعداد نقاط قوت: 34 نقطه قوت مشخص شده که هر فرد از بین آنها، 5 نقطه قوت برتر خود را شناسایی میکند.
- رویکرد: بر اساس الگوهای رفتاری و مهارتهای طبیعی فردی عمل میکند.
نتایج:
- تمرکز: نتایج به نقاط قوت خاص فرد اشاره دارد و نشان میدهد که فرد در چه زمینههایی بهترین عملکرد را دارد.
- تفسیر: ارائه راهکارهایی برای توسعه و بهرهبرداری از نقاط قوت. نتایج بهطور خاص بر روی مهارتها و تواناییهای فردی تمرکز دارد.
- تست MBTI
ساختار:
- تعداد انواع شخصیت: 16 نوع شخصیت که بر اساس چهار بعد اصلی (برونگرایی/درونگرایی، ادراک/قضاوت، تفکر/احساس، و درک/قضاوت) دستهبندی میشوند.
- رویکرد: بر اساس ترجیحات فردی در چهار بعد شخصیت و نحوه تعامل فرد با محیط و دیگران عمل میکند.
نتایج:
- تمرکز: نتایج به نوع شخصیت فرد اشاره دارد و نشان میدهد که فرد چگونه با دیگران تعامل میکند و چگونه تصمیمگیری میکند.
- تفسیر: ارائه بینشهایی درباره نوع شخصیت و ترجیحات فردی. نتایج به درک بهتر از رفتار و تعاملات اجتماعی فرد کمک میکند.
زمانی که بیشتر به تفاوتهای ساختاری و نتایج تست کلیفتون و MBTI دقت کنید باز هم رد پای تفاوت اصلی آنها، یعنی تفات تمرکز این دو تست را خواهید دید؛ اما در بحث نتیجه باید به این نکته توجه کنید که با استفاده از نتیجهی هر تست چه تصمیمی را با قاطعیت بیشتری خواهید گرفت؟ یا به عبارتی هر تست دربارهی کدام وجه شخصیت شما نظر میدهد؟ جواب این سوال میتواند شما را در انتخاب بین این دو تست یاری کند.
مزایا و محدودیتها
همیشه گفتهایم که هر تکنولوژی و روش نوین به همراه مزایایی که برای ما فراهم میکند، معایب و محدودیتهایی نیز خواهد داشت. تستهای روانشناسی و در اینجا تست کلیفتون و تست MBTI هم در کنار مزایایی که برای شناخت بهتر ما از خودمان فراهم میکنند، محدودیتهایی نیز خواهند داشت. در ادامه به بررسی مزایا، محدودیتها و تفاوتهای بین تست کلیفتون و MBTI خواهیم پرداخت.
تست MBTI | تست کلیفتون |
مزایا | مزایا |
کمک به درک بهتر شخصیت و تعاملات فردی | تمرکز بر نقاط قوت و توسعهی آنها |
ارائهی بینشهایی برای توسعه فردی و شغلی | ارائهی راهکارهای عملی برای توسعهی مهارتها |
کاربرد گسترده در مشاوره، روانشناسی و تیمسازی | کمک به تیمسازی با نقاط قوت مکمل |
محدودیتها | محدودیتها |
نتایج سطحی و عدم پرداختن به عمق ویژگیهای فردی | عدم توجه به نقاط ضعف |
انتقادات نسبت به پایداری و تغییرپذیری نوع شخصیت | پیچیدگی در درک و استفاده از نتایج برای مبتدیان |
در جدول بالا میتوانید مزایا و محدودیتهای موجود بین دو تست کلیفتون و MBTI را ببینید. همانطور که میبینید، مزایای این دو تست در دو دنیای متفاوت است و به همین دلیل کاربردهای آنها نیز با یکدیگر متفاوت است. به همین نسبت میتوان دربارهی محدودیتهای آنها نظر داد که باعث شده است تا نتوان در هر شرایطی از آنها استفاده کرد.
کاربرد در توسعهی تیمی و فردی
در آخر میرسیم به نقش تستهای کلیفتون و MBTI در توسعهی تیمی و فردی. تستهای روانشناسی با هدف بهتر کردن بینش و رویهی زندگی شما، تلاش میکنند با استفاده از الگوهای خاص به نتایجی در این باره برسند. اما بین دو تست کلیفتون و MBTI کدام یک میتواند برای توسعهی فردی و تیمی مناسبتر عمل کند؟ در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد.
تست کلیفتون | تست MBTI |
توسعهی فردی | توسعهی فردی |
شناسایی و تقویت نقاط قوت فردی. | درک بهتر از نوع شخصیت و ترجیحات فردی. |
بهبود عملکرد شخصی با تمرکز بر تواناییهای ذاتی. | کمک به انتخاب مسیر شغلی مناسب. |
افزایش اعتماد به نفس از طریق آگاهی از تواناییها. | بهبود مهارتهای ارتباطی و تصمیمگیری. |
توسعهی تیمی | توسعهی تیمی |
شناسایی نقاط قوت اعضای تیم و ایجاد ترکیب تیمی مؤثر. | بهبود تعاملات و همکاری تیمی با شناخت شخصیت اعضای تیم. |
تخصیص وظایف بر اساس نقاط قوت اعضای تیم. | ایجاد توازن در تیم با درک تفاوتهای شخصیتی. |
بهبود رهبری و مدیریت از طریق شناخت نقاط قوت. | بهبود مدیریت تعارضات با درک بهتر از شخصیتها. |
به نسبت کاربردهایی که در جدول بالا به تفکیک میتوانید ببینید، میتوانید از هر کدام از تستهای کلیفتون و MBTI برای رسیدن به هدفی خاص در توسعهی فردی و یا تیمی بهرهمند شوید. برای اینکه بتوانید تست مناسبی را انتخاب کنید باید در ابتدا سازمان خودتان را به خوبی بشناسید و یا تا حد کافی شناخت از شخصیت خودتان داشته باشید، تا بتوانید از نتایج به دست آمده به خوبی در زندگی و هدف خود بهرهمند شوید.
انتخاب مناسب بین دو تست کلیفتون و MBTI
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، اصلیترین تفاوت بین دو تست کلیفتون و MBTI در رویکردی است که با شخصیت شما دارند. یکی روی نقاط قوت تمرکز میکند و به دنبال ارائهی راهکار است و دیگری صرفا به دنبال رسیدن به بینشی دقیق دربارهی نوع شخصیت شماست. در ادامه میتوانید بهترین زمان برای انتخاب کردن تست کلیفتون و MBTI را ببینید.
- تمرکز بر نقاط قوت: اگر هدف شما شناسایی و توسعه نقاط قوت و مهارتهای ذاتی است، کلیفتون انتخاب مناسبی است.
- توسعه شغلی و حرفهای: این ابزار برای کسانی که میخواهند عملکرد شغلی خود را بهبود دهند و از تواناییهای خود بهتر استفاده کنند، بسیار کاربردی است.
- تیمسازی و رهبری: اگر به دنبال ایجاد تیمهایی با ترکیب نقاط قوت مکمل یا بهبود مهارتهای رهبری هستید، CSF میتواند به شما کمک کند.
- درک شخصیت و تعاملات اجتماعی: اگر هدف شما درک بهتر از نوع شخصیت و نحوه تعامل با دیگران است، MBTI ابزار مناسبی خواهد بود.
- توسعه فردی و ارتباطات: برای بهبود مهارتهای ارتباطی، تصمیمگیری، و شناخت بهتر از خود، MBTI میتواند بینشهای ارزشمندی ارائه دهد.
- کاربردهای روانشناسی و مشاوره: اگر به دنبال استفاده از ابزاری برای مشاوره یا کار در حوزه روانشناسی هستید، MBTI با توجه به کاربردهای گستردهاش میتواند مفید باشد.
به طور کلی اگر به دنبال رسیدن به اطلاعاتی از نقاط قوت تیم (و یا خودتان) هستید، باید از تست کلیفتون استفاده کنید و با استفاده از نتایج آنها تلاش کنید روی این نقاط قوت تمرکز بیشتری داشته باشید. اگر به دنبال داشتن بینش قویتری دربارهی ترجیحات خود و درک بهتری از شخصیت خود و تیمتان هستید، باید به سراغ تست MBTI بروید. ابتدا هدف خودتان را مشخص کرده و سپس به سراغ تست روانشناسی مورد نظر بروید.
در آخر اینکه
انتظار میرود تا الان به شناخت خوبی از تستهای کلیفتون و MBTI رسیده باشید و بتوانید در مواقع نیاز بین این دو بهترین انتخاب را داشته باشید. تستهای روانشناسی مانند کلیفتون و MBTI در توسعههای تیمی بسیار نقش داشته و میتوانند روی سازمان شما اثرات مثبت زیادی بگذارند. تنها لازمهی رسیدن به این مزایا، شناخت کافی از سازمان، هدف و تست مورد استفاده است. شما میتوانید با مراجعه به سایت سنجمان تستهای کلیفتون و MBTI را در اختیار داشته باشید و از نتایج آن در زندگی خود استفاده کنید.
منابع:
How Do CliftonStrengths and MBTI® (Myers-Briggs®) Compare
The CliftonStrengths Technical Report: Development and Validation