توانمندی عملگرا (Activator) جرقهی آغاز در دنیای عمل است. افرادی که این توانمندی را دارند، منتظر شرایط کامل نمیمانند؛ آنها معتقدند حرکت، خود مسیر را روشن میکند. برای آنها «شروع کردن» ارزشمندتر از «کامل فکر کردن» است. این افراد با انرژی، جسارت و اشتیاق خود میتوانند ایدهها را از مرحلهی فکر به مرحلهی اجرا برسانند و دیگران را نیز به عمل ترغیب کنند. افراد دارای Activator معمولاً محرک تیمها هستند. آنها میدانند که هیچ تغییری بدون قدم اول رخ نمیدهد. بنابراین در لحظاتی که دیگران هنوز در حال تحلیل یا تردیدند، این افراد دست به کار میشوند. محیط کار با حضورشان پویاتر، تصمیمگیریها سریعتر و نتایج ملموستر میشود.
توانمندی عملگرا در واقع ترکیبی از شجاعت، تصمیمگیری و اقدام هوشمندانه است. Activator ها یادآوری میکنند که هیچ برنامهای بدون اجرا معنا ندارد و هیچ پیشرفتی بدون آغاز ممکن نیست. در دنیایی که بسیاری در مرحلهی فکر متوقف میمانند، آنها یادآور نیروی حیاتی «اکنون عمل کن» هستند.
توانمندی عملگرا (Activator) در یک نگاه
نیروهای عملگرا ، بهترین افراد برای اجرای پروژهها و پیشبرد فرایندها هستند. این افراد، اطرافیان خود را تشویق به کار کردن میکنند و بهدنبال اجرای سریع ایدهها و رسیدن به نتایج هستند. نتیجهمحور بودن نیروهای عملگرا به آنها کمک میکند تا مدیران اجرایی فوقالعادهای باشند.
توضیح تفصیلی توانمندی عملگرا (Activator)
در ادامه، هر کدام از خصوصیات مربوط به نیروهای با توانمندی عملگرا را بهطور کامل توضیح ميدهیم.
بیصبری برای مقدمهچینیهای تئوری
افراد عملگرا تمایل چندانی به صرف زمان زیاد برای تحلیل کامل و جزءبهجزء موقعیتها ندارند. این افراد، مدت مشخصی را به چیدن استراتژی و هدفگذاری اختصاص میدهند و در با اتمام این فرصت، در هر حالتی شروع به کار میکنند. این روند میتواند آسیبزا و پرخطر بهنظر بیاید اما در مسیرهای شغلی کمخطر یا غیرحساس، کاربرد فراوانی دارد.
نگاه کاربردی نسبت به موضوعات
به اعتقاد نیروهای عملگرا، ایدهها و افکار تنها زمانی ارزشمند هستند که کاربردی در دنیای واقعی و زندگی روزمره داشته باشند. به هر میزانی که ایدههای موجود، کاربردیتر و با دستورالعملهای گامبهگام باشند، ارزشمندتر هستند. در نتیجه، هنگامی که با نیروهای عملگرا صحبت میکنیم، باید بدانند که بحث موجود، چگونه بهکار میآید و در چه فرایندی باعث پیشرفت ما میشود.
شوق زیاد برای رسیدن به نتیجه
بهمحض تعیین اهداف، افراد عملگرا تنها نتایج را میبینند و بهدنبال طی کردن مسیر کاری و رسیدن به اهداف هستند. این نتیجهگرایی با رشد سازمان همراه است اما میتواند منجر به ناراحتی افراد یا افزایش ضریب ریسک همراه باشد. زیرا، تنها نکته برای نیروهای عملگرا، رسیدن به نتیجه است. بهویژه اگر توانمندی عملگرا یا توانمندی فرمانده (Command) همراه شود، این ويژگی نیز پررنگتر میشود.
یادگیری در فرایند کاری
شیوه یادگیری نیروهای عملگرا، بهصورت عملی و در حین انجام کار است. حتی اگر این افراد نیاز داشته باشند تا کتابی را برای کسب دانشی خاص مطالعه کنند، تمایل دارند تا هر پاراگراف را بعد از مطالعه بهصورت عملی اجرا کنند. این افراد، حوصله چندانی برای مطالعه بخشهای تئوری یا مقدمه منابع را ندارند و تنها سعی میکنند با یادگیری کاربرد مفاهیم، اطلاعات خود را در محیط کاری اجرا کنند. بهویژه اگر افراد عملگرا دارای توانمندی «متمرکز بر هدف» (Focus) باشند، این ویژگی پررنگتر میشود.
تجربه اجرایی بالا
نیروهای عملگرا همواره در حال تلاش هستند و هیچزمانی از اجرای امور دست بر نمیدارند. این انرژی بالا و توانایی هدایت اطرافیان در فرایندهای اجرایی، باعث میشود تا در تخصص خود تجربه فراوانی داشته باشند و با توجه به نگاه اجرایی و کاربردی این نیروها، تجربیاتهای ارزشمند آنها را شاید نتوانیم در هیچ کتابی پیدا کنیم.
بینظیر در حوزههای استارتاپی
هر محیط شغلی که نیاز به فعالیتهای تصمیمگیری و واکنش سریع به موقعیتها داشته باشد، نیروهای عملگرا بهترین گزینه هستند. بهویژه اگر فعالیت مورد نظر نوآورانه باشد و اطلاعات زیادی از تلاشهای گذشته وجود نداشته باشد، نیروهای عملگرا با اشتیاق وارد مرحله اجرایی میشوند تا با تجربه، موانع پیش رو را شناسایی کنند. با توجه به اهمیت شروع کردن فرایندهای اجرایی در فضای استارتآپ، نیروهای عملگرا میتوانند بهعنوان نیروهایی مهم در این فضا قلمداد شوند. بهویژه اگر توانمندی عملگرا با توانمندی «گرداننده» (Arranger) همراه شود، کارکرد این نیروها در فضای استارتآپی بیشتر نیز خواهد شد.
همکاری با نیروهای ایدهپرداز
اگر فرد ایدهپردازی هستید و قصد دارید تا همتیمی برای اجرای ایده خود پیدا کنید، میتوانید بر روی نیروهای عملگرا حساب ویژه باز کنید. این نیروها، بدون هیچ بحثی ایده شما در زندگی واقعی اجرا میکنند و میتوانید افکار خود را در دنیای واقعی مشاهده کنید.
بیحوصلگی در جلسات طوفانفکری
هر گونه جلسهای برای هدفگذاری، چیدن استراتژی یا ایدهپردازی که با بیان افکار بلندپروازانه یا ایدههای نظری همراه باشد، برای نیروهای عملگرا خستهکننده است. مگر اینکه توانمندیهای حوزه تفکر استراتژیک در این افراد وجود داشته باشد. در این صورت، بیحوصلگی افراد عملگرا نسبت به مباحث نظری تعدیل میشود.
دستور دادن
نیروهای عملگرا بهصورت ذاتی تمایل دارند تا فرایندهای اجرایی را پیش ببرند و در نتیجه، بدون در نظر گرفتن مراتب سازمانی ممکن است به دیگران دستور بدهند تا فلان کار را انجام دهند. در چنین شرایطی، افراد خیال میکنند که نیروهای عملگرا پا از حد خود فراتر گذاشتهاند یا از اختیارات خود فراتر رفتهاند، در صورتیکه این نیروها تنها به پیشبرد فرایند کاری فکر میکنند.
نقاط کور توانمندی عملگرا (Activator)
کمصبری و عجله زیاد
شوق بسیار زیاد برای اجرای فرایندها و ورد به حیطه عمل، باعث میشود تا نیروهای عملگرا صبر چندانی برای مقدمهچینیهای نظری نداشته باشند. این نیروها، آنچه که اجرا میشود و نتایج ملموس دارد را واقعی میدانند و تفکری عینی دارند. در نتیجه، افکار و ایدههای غیرواقعی را ارزشمند نمیدانند.
بیاحتیاطی زیاد
سرعت فعالیت و حرکت رو به جلوی نیروهای عملگرا باعث میشود تا این افراد، خطرهای پیش رو را مشاهده نکنند. این فرایند در بلندمدت میتواند آسیبزا باشد. همچنین، نیروهای عملگرا برای فعالیتهای کاری با حساسیت بالا یا خطر زیاد، گزینه چندان مناسبی نیستند. مگر اینکه در کنار عملگرایی، توانمندی اجرایی محتاط (Deliberative) را نیز داشته باشند.
انجام کورکورانه فعالیتها
نیروهای عملگرا ممکن است برای مدت زمان بسیار زیادی، فعالیتی بینتیجه را انجام دهند یا مسیری بدون مقصد را پیش ببرند. احتمال کمی وجود دارد که این نیرو، همه چیز را متوقف کنند تا نگاهی به مسیری که تا اینجا آمدهاند بیاندازند. در نتیجه، اگر نیروهای با توانمندی تفکر استراتژیک در تیم حضور نداشته باشند، این احتمال وجود دارد که فعالیتهای نیروهای عملگرا بیهوده شده و با اتلاف هزینه و انرژی زیادی همراه شود.
القاء استرس به همتیمیها
نیروهای عملگرا همواره در حال هول دادن و هدایت همتیمیهای خود بهسمت رسیدن به اهداف هستند. این هدایت مستمر و ارزیابی نتایج فعالیتها، میتواند برای همتیمیها استرسزا باشد. این مسئله با وجود توانمندی فرمانده در کنار عملگرا بیشتر نیز خواهد شد.
روند کاری نامشخص
نیروهای عملگرا لزوماٌ از مسیر استاندارد و تعیین شده حرکت نمیکنند. بهویژه، اگر توانمندی منضبط در این افراد وجود نداشته باشد، احتمال زیادی وجود دارد که مسیر انجام فعالیتها نامنظم یا ناواضح باشد. اما در هر صورت، این نیروها پروژه را به نتیجه میرسانند. در نتیجه، اگر مبتنی بر تجربه، نتایج خوبی را حاصل میکنند. در فرایند انجام مسیر به آنها نیاز سختگیری کنیم.
نمونهای از توانمندی عملگرا (Activator)
«نوید، ر.» کارآفرین: «برخی افراد عجلهی من را به این صورت برداشت میکنند که نمیخواهم به تلهها و موانع احتمالی توجه کنم. آنچه که مدام تکرار میکنم این است که «من میخواهم بدانم که در چه زمانی با موانع مواجه میشوم و همچنین، نیاز دارم به من بگویید که این مانع تا چه میزان بزرگ است و چگونه از پس آن بر بیایم». با این حال، اگر تصمیم بگیرم که در هر شرایطی مسیر خود را پیش ببرم و با مانع برخورد کنم، نگران نباشید، شما وظیفه خود را انجام دادهاید. من فقط باید خودم آن را تجربه میکردم.»
تطبیق نظریه کلیفتون با پنج عامل بزرگ شخصیتی در تست نئو و نیازهای اساسی گلاسر
از دیدگاه نظریه صفات که به وسیلهی تست شخصیتشناسی نئو انجام میشود، نیروهای با توانمندی عملگرا، در زیرمقیاس «تلاش برای موفقیت» از مقیاس وجدان کاری و زیرمقیاس قاطعیت از مقیاس برونگرایی، نمرات بالایی را دریافت میکنند. بر اساس نیازهای اساسی گلاسر، نیروهای عملگرا نیاز به قدرت بهنسبت بالایی دارند.
سخن آخر
اگر در شرکت استارتآپی فعالیت دارید یا برای جایگاه شغلی «مدیر اجرایی» در حال جذب نیرو هستید، نیروهای عملگرا میتوانند بهترین گزینههای موجود باشند. این نیروها، فرایندهای کاری را با کارآمدترین شیوه پیش میبرند و بعد از تصمیمگیری، شروع به انجام کارها با بیشترین سرعت ممکن میکنند.